آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 31
بازدید هفته : 190
بازدید ماه : 36
بازدید کل : 50308
تعداد مطالب : 491
تعداد نظرات : 134
تعداد آنلاین : 1
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
تو ویترین زندگی به عروسکی نگاه نکن که مال تونیست
چون اون فقط وسوست میکنه که اونیوکه داری ازدست بدی...
** ******** **
تورابه رخ تمام شقایق هامیکشم ومی گویم:
"تاگل من هست زندگی بایدکرد..."
** ******** **
درسقوط هم میتوان زیبابود....این را آبشار می گفت...
بازباران کوترانه؟تابگویدعاشقانه؟
باگهرهای فراوان میخوردبربام خانه
یادم آردروزباران روزغمگین جدایی
تلخ وتاریک مرگ نزدیک..نوجوانی ساده بودم...
شادوخرم نرم ونازک فارغ ازهرگونه اندوه
میدویدم همچوآهو می پریدم ازلب جو دورمی گشتم زخانه...
ناگهان ازبخت زارم عشق آمدکردتارم
گاه سکوت یک دوست معجزه میکند
وتومی آموزی که همیشه بودن درفریادنیست...
** ************* **
همیشه ابرامیبارن اماهمه عاشق ستاره هامیشن...
مواظب باش چشمک ستاره هاگریه ی ابرا روازیادت نبره!
** ************* **
بعضیها ازدورمیدرخشند!نزدیک که میشوی...
یک تکه شیشه ی شکسته بیش نیستندکه بایدلگدی بهشون زد......تا ازمسیرآفتاب دورشوندوچشمان دیگری راخیره نکنندوگول بزنند....!!!
** ************* **
مهربانیت رابه دستی ببخش که میدانی روزی با اوخواهی ماندوگرنه...
حسرتی میگذاری به دلی که دوستت دارد...
خدایا گفتم دست خالی زشت است..دست پرآمده ام دستی پرازگناه چشمی پرازامید...
بمانم یابرگردم..؟؟؟
** ********** **
خدایاهیچکس رابه آنچه که قسمتش نیست عادت نده
وآنچه راعادتش دادی قسمتش کن...
** ********** **
خدایا...کودکان گل فروش رامیبینی..مردان خاته به دوش..دختران تن فروش..مادران سیاهپوش.. واعظان دین فروش..محرابهای فرش پوش..پسران کلیه فروش..زبانهای عشق فروش..انسانهای آدم فروش......همه رامیبینی..میخواهم یک تکه آسمان بخرم زمینت دیگربوی زندگی نمیدهد..!
** ********** **
خدایا بارهادقیقا همان جایی دستم راگرفتی که...
میتوانستی مچم رابگیری...
** ********** **
خدایا خیلی هادلموشکستن...
شب بیابریم سراغشون...
من نشونت میدم توببخششون....
شبی ازپشت یک تنهایی نمناک وبارانی تورابالهجه ی گلهای نیلوفرصداکردم تمام شب برای
باطراوت بودن باغ قشنگ آرزوهایت دعاکردم پس ازیک جستجوی نقره ای درکوچه های آبی
احساس توراازبین گلهایی که درتنهاییم روییدندباحسرت جداکردم وتودرپاسخ آبی ترین موج
تمنای دلم گفتی:دلم حیران وسرگردان چشمانیست رویایی ومن تنهابرای دیدن زیبایی آن
چشم تورادردشتی ازتنهایی وحسرت رهاکردم...این بودآخرین حرفت ورفتی......ومن بعدازعبور
تلخ وغمگینت چشمهایم رابه روی اشکی ازجنس غروب ساکت ونارنجی خورشیدواکردم...
نمیدانم چرارفتی...؟نمیدانم چرا...؟شایدخطاکردم وتوبی آنکه فکرغربت چشمان من باشی
نمیدانم کجا...؟تاکی...؟برای چه......؟ولی رفتی...
وبعدازرفتنت باران چه معصومانه میباریدوبعدازرفتنت...
گفتمش:دل میخری؟
پرسید:چند؟
گفتمش:دل مال تو تنهابخند
خنده ای کردودل ازدستم ربود
تابه خودبازآمدم اورفته بود
دل زدستش روی خاک افتاده بود
جای پایش روی دل جامانده بود...
** ******** **
ماومجنون درس عشق ازیک ادیب آموختیم...
اوبه ظاهرگشت سوخته مابه معنی سوختیم.....
** ******** **
نیلوفرهادرمرداب می رویندتابه همه بگوید:
"باید درسختی هازیباترین بود..."
** ******** **
ساکنان ساحل بعدازمدتی صدای امواج رانمی شنوند...
چه تلخ است"قصه ی عادت..."
اگه می خوای یکیو ازدست بدی ....
فقط وفقط کافیه دوستش داشته باشی.....
*****************************
خوش می گذره مال قدیم بود الان دیگه خوشیم که می گذره!
*****************************
روزی که دلم پیش دلت بودگرو.......دستان مراسخت فشردی که نرو
روزی که دلت به دیگری مایل شد.......کفشان مراجفت نمودی که برو
*****************************
چشم انتظارم چشم انتظارلحظه ای که بهم بگی سیگارداری؟
منم توچشمات زل بزنم وبگم:تنهات گذاشت نه؟
خدایا کفرنمی گویم پریشانم چه می خواهی توازجانم مرابی آنکه خودخواهم اسیرزندگی کردی خداوندا اگرروزی زعرش خودبه زیر آیی لباس فقرپوشی وغرورت را برای تکه نانی به زیرپای نامردان بیندازی وشب آهسته وخسته تهی دست وزبان بسته به سوی خانه باز آیی زمین وآسمان راکفرمی گویی..نمی گویی؟
خداوندا اگردرروزگرماخیزتابستان تنت برسایه دیواربگشایی لبت برکاسه مسی قیر اندودبگذاری وقدری آن طرف تر امارت های مرمرین بینی واعصابت برای سکه ای این سو وآن سو درروان باشد زمین وآسمان راکفرمی گویی.
خداوندا اگرروزی باخبر گردی زحال بندگانت پشیمان می شوی از قصه ی خلقت ازاین بودن ازاین ماندن چه زجری می کشد ان کس که انسان است وازاحسان سرشار!!!!!!!
می گفت پای رفتن ندارم....
راست می گفت باسررفت!
********************
دلتنگی اسمی است که روی تمام حسهایی که اسمشان رانمی دانیم میگذاریم!
********************
این تونیستی که مرا ازیادبردی این منم که به یادم اجازه نمیدهم حتی ازنزدیکی ذهن تو عبورکند
صحبت ازفراموشی نیست ****** صحبت از لیاقت هاست!
کاش باران بودمی دیوانه وار
تاکه شویم ازدل مردم غبار
کاش اشکی بودم درچشم خلق
آنکه بعدازاوزندهرچشم برق
کاش عطری بودمی برپیرهن
تاکه افتدازرقم مشک ختن
کاش لب بودم که بوسه برزنم
کاش می بودم که مستی افکنم
کاش مطرب بودمی درکوچه ها
لعبتی بودم به دست بچه ها
کاش اسپندی بودم برآتشی
تاکه سوزم بهرروی مهوشی
کاش کس بودم دراین دور فلک
نزدخالق برترازحورالملک
کاش...